امروز سه شنبه , 04 دی 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد شاه برديا
با دانلود تحقیق در مورد شاه برديا در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق شاه برديا را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق شاه برديا ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد شاه برديا
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:13 صفحه
قسمتی از فایل:
بَرديا (به پارسي باستان: ) (درگذشتهٔ ۵۲۱ (پيش از ميلاد)) نام پسر کوچکتر کوروش بزرگ هخامنشي و برادر کمبوجيه دوم بود.
کوروش بزرگ، در بستر مرگ، برديا را به فرماندهي استانهاي شرقي شاهنشاهي ايران گماشت. کمبوجيه دوم، پيش از رفتن به مصر، از آنجا که از احتمال شورش برادرش ميترسيد دستور کشتن برديا را داد. هرچند برخي نيز معتقدند که کمبوجيه دستور کشتن برديا را نداده است.
مردم از کشته شدن او خبر نداشتند و در سال ۵۲۲ (پيش از ميلاد) شخصي به نام «گئوماته مغ» خود را به دروغ برديا ناميد و بر کوهي نزديک شهر ايراني پَيشياوادا اعلام شاه بودن کرد. در متون تاريخي از وي به عنوان «بردياي دروغين» ياد شده است.
نام برديا را يونانيان اِسمِرديس نوشتهاند. نام برديا از ريشه -bard (بلند بودن) پارسي باستان مشتق شده و معني اين نام «والا» و «متعالي» است. واژههاي برزو و همچنين بخش -برز در نام البرز با اين واژه همريشه هستند.
داستان برديايکي از مبهم ترين رويدادهاي زندگي ايرانيان است و چنين مي آيد که حقيقت رويدادها هيچگاه روشن نخواهد شد. گاهنويسانيوناني با نبشتهي بيستون همسخنند که آنکه برتخت نشسته بود نه خود برديا، که مغي (به گفتهي داريوش، گئومات نام) بوده است. به نظر مي آيد داريوش کوشيده است تا روايت رسمي را که در بيستون آورده، به همگان بقبولاند و در اشاعه و رسميت بخشيدن به آن کوشيده است و شايد از اينروست که همهي گاهنويسان با وي همسخنند. هرودت مي نويسد که کمبوجيه در بستر مرگ به بزرگان ايراني مي گويد که وي (به گفتهي بيستون پيش از حمله به مصر) دستور مرگ برديا را به پرخشاسپ داده و وي نيز آن را انجام داده است، بزرگان سخن وي را باور نکردند و مي پنداشتند آنکه در ايران برتخت نشسته برديا پسر کورش است؛ به طبع پرخشاسپ نيز کشتن برديا را انکارمي کرد.
با آنکه گاهنوسيانيوناني در مهم ترين نکته ها با نبشتهي بيستون همسخنند، باز گاهشناسان امروزي در واقعيت کشتن برديا از سوي برادرش ترديد دارند و اين نگره را مطرح مي کنند که شايد، آنکه به دست داريوش و همپيمانانش کشته شده است، خود برديا پسر کورش بزرگ بوده است. داريوش در بيستون، برخلاف ديگر شورشيان، دربارهي گئومات توضيح مشروحي نمي دهد که کي بوده و از کجا برآمده است؛ ازين گذشته چگونه مي شود کشته شدن مهم ترين شهربان شاهنشاهي،يعني برديا براي پنج سالي که کمبوجيه در بيرون از ايران به سر مي برد، پنهان مانده باشد؟ همچنين بنا به گفتهي بيستون و هرودت،[1][۴] ايرانيان ترديد نداشتند که پسر کوروش برآنان فرمان مي راند؛ هرچند که گفته شده برديا خود را از انظار پنهان مي نمود. به نظر مي آيد که ايرانيان گفته هاي داريوش مبني بر دروغين بودن برديا را باور نداشتند؛ چه پس از مرگ برديا، کس ديگري به نام وهيزداد در پارس به پاخاست و نقاط مهمي از ايران را گرفت؛ در ماد نيز شورش هاي بزرگي پديد آمد که مورد پشتيباني توده هاي مردم بود، چه خود داريوش مي گويد مردمي که در خانه هاي خود بودند، شوريدند.